ایرانیان آخرین مطالب لینک دوستان
آمار وبلاگ
دوشنبه 90 دی 5 :: 10:33 عصر :: نویسنده : مهدی حسین زاده
ان شب قرار بود یک شب ارام زمستانی باشد،یک شب معمولی و شهری در امن و امان. قرار بود همه شهروندانش اسوده بخوابند.اسوده وامیدوار به صبحی دیگر.ان شب اهالی بم پیش از ارمیدن یک بار برنامه های صبح روز بعد را مرور کردند.غافل از انکه بسیاریشان طلوع فردا را نخواهند دید. بم تنها 12 ثانیه گرفتار قهر طبیعت شد.تنها 12 ثانیه طول کشید تا همه جای بم را اوار فرا گیرد. ارگ هم آن صبح شوم ، صبح پنجم دیماه هشتادودو تاب دیدن این همه مصیبت را نیاورد و نتوانست صبح دیگری را آغاز کند و در چشمان گریان هزاران کودک بی سرپرست نگاه کندو از مصیبتی که بر سر آنها آمده بود سخن بگوید و آنها را دلداری دهد ، در چشم پدران و مادران ، خواهرها و برادرها ، پدر بزرگها و مادر بزرگها نگاه کند و از آنچه بر سر فرزندانشان ، خواهران و برادرانشان و نوه هایشان رفته سخن نگوید اگر میماند به آیندگان چه میتوانست بگوید ؟ارگ هم آنروز در کنار بی شمار مرد و زن و کوچک و بزرگ جان داد تا سندی باشد بر داغی که بر دل مردمان کویر ماند . و امروز 8 سال از ان حادثه تلخ می گذرد اما زندگی هنوز جاریست و بم همان شهری که با دیدن بزرگترین مصیبت تاریخ باز هم بم است با همان مردمان سخت کوش و مهربان ، با همان مردم مهمان نواز و با همان ارگ که سندی است بر پایداری مردمانش که اگر ارگ نیست بم هنوز جان دارد و هست ........ ترانه محلی زیر رو تقدیم میکنم به همه بمی های دوست داشتنی: تو شهر سر فراز من مایه فخر و ناز من حال و هوای کوچه هات حال ترانه ساز من شهر منی که شهرتت ورد زبون عالمه اونجایی که تاج سر تموم تاریخ بمه بم همیشه زنده است،زنده به عشق و امید تو اسمونای بم سر زده صبح سپید صبح که میشه باز می خونه برای نخل های تو باغ شب که میشه تو کوچه هات صدای بسطامی میاد دستای گرم مردمت از عاشقی نشون دارن کنگره های ارگ تو دستی بر اسمون دارن بم همیشه زنده است،زنده به عشق و امید تو اسمونای بم سر زده صبح سپید فصل شکوفایی تو موسم ایمان و امید صنعت و کار و افتخار هدیه ای از ارگ جدید مردمی که با دستاشون فردا رو روشن می کنن به همت و کار امید کویر رو گلشن می کنن کویر رو گلشن می کنن (خواننده:موسی آزاد روش) موضوع مطلب : |
||